سمانه واحدی راد |
در آذرماه سال ۱۳۶۱، به دنبال فرمان تاریخی حضرت امامخمینی(ره) مبنیبر تخلیه کشتیهای منتظر در بندرهای جنوبی کشور، صحنههای کمنظیری از فداکاری، ایثار و تلاش شبانهروزی بسیج عمومی کامیونداران به ثبت رسید و این روز را در تاریخ کشور در یادها ماندگار کرد.
پانزده سال بعد از صدور فرمان حضرت امام خمینی (ره)، به پیشنهاد وزارت راهوترابری و در جهت آگاهی اقشار مختلف مردم کشورمان از نقش و جایگاه شبکه گسترده حملونقل، در سال ۱۳۷۶، ۲۶ آذر به روز «حملونقل» شناخته شد.
اکنون با گذشت بیش از سه دهه حسین احمدیزاده، رئیس کانون انجمنهای صنفی مؤسسات و شرکتهای حملونقل داخلی کالای کشور در گفتگو با هفتهنامه «حملونقل» از بحرانی پرده برمیدارد که رانندگان ناوگان باری و بهطورکلی شرکتهای حملونقلی دچارش هستند.
این پیشکسوت حملونقل که خود در آن روز در ستادی که به فرمان امام خمینی(ره) تشکیل شد نقشآفرینی میکرد با انتقاد از نگاه دولت به بخش خصوصی معتقد است که بخش حملونقل در بخش بار از جریان توسعه عقب مانده است و کسی قصد رفع موانع در بخش حملونقل باری را ندارد. حسین احمدیزاده معتقد است سرمایهگذاری در این بخش به فراموشی سپرده شده است و ما از قافله پیشرفت دور ماندهایم.
۲۶ آذرماه سال ۶۱ را یکبار دیگر برای ما روایت کنید و با توجه به حضوری که در این حماسهآفرینی داشتید تبیین کنید که نقشآفرینی رانندگان در این روز تا چه حد توانست نقش مهم صنعت حملونقل را برای توسعه کشور یادآوری کند؟
مؤسسات و شرکتهای حملونقلی و رانندگان در آن روز حماسه آفریدند. بهمحض اینکه دستور تخلیه بنادر از سوی امام صادر شد ستادی تشکیل دادیم که من هم عضو همان ستاد بودم. آن زمان خیلی از کالاهای اساسی در بندر خرمشهر مورد تصرف دشمن قرار گرفته بود و از طرفی در بندر امام خیلی از کالاهای اساسی و تجهیزات در کشتیها مانده بود و هرچه زودتر باید به شهر میرسید.
بعد از دستور جهادی حضرت امام این ستاد تشکیل و رانندگان کامیونها بدون هیچ چشمداشتی با جانفشانی و ایثار به سمت بنادر جنوب حرکت کردند و خیلیها هم در این ماجرا شهید شدند و برخی هم کامیونهای خود را در بمباران از دست دادند. اما موفق شدیم با کمک مجموعه شرکتهای حملونقلی و رانندگان و با همکاری مسئولان راهوترابری از بحران سربلند بیرون بیاییم و کار تخلیه بنادر انجام شد. در آن مقطع مایحتاج عمومی مردم با اطاعت از دستور رهبری به دستشان رسید و این کار مهم انجام شد و ایثار رانندگان باعث افتخار صنعت حملونقل کشور شد.
من آن زمان در اتحادیه حملونقل کشور بودم و عضو ستادی شدم که به دستور امام تشکیل شد و از نزدیک شاهد تلاش رانندگان کامیونها بودم.
سالها از آن روز گذشته و منهای وضعیت زیرساختها، آیا وضعیت سرمایهگذاری در این بخش و توسعه همهجانبه حملونقل در بخش بار و کالا طوری پیش رفته است که بتوانیم برای رفع نیازهای مهمتر و رقابتهای بینالمللی روی این بخش حساب کنیم؟
خیر. ما نتوانستیم برای حملونقل جادهای و رانندگان برنامهریزی درستی داشته باشیم. اکنون نقش بخش خصوصی در حملونقل جادهای بیش از ۹۰ درصد است و در مقابل نقش بخش دولتی خیلی ناچیز.
بااینحال تصمیمات دستوری و نادیده گرفتن این بخش از سوی همین چند درصد باعث شده که عملاً از روند توسعه جا بمانیم و حتی رانندگان برای تأمین مایحتاج معمولی زندگی خود درگیر باشند.
یعنی از سرمایهگذاری در این بخش حمایت نمیشود؟
برای کمک به سرمایهگذاری در این بخش هیچ برنامه عملیاتی وجود ندارد. هر دولتی آمده ادعا کرده کارها را بخش خصوصی انجام داده است یعنی شرکتهای حملونقلی که در بخش جادهای فعال هستند با ادعای حمایت و تسهیل شرایط روبرو بودهاند اما کسی هنوز نتوانسته است مشکلات این بخش را که یکی از آنها بحث رانندهمحوری است حل کند و این درحالی است که خودمالکی هم به ضرر مجموعه حملونقل کشور شده است و هم خود راننده.
باید تسهیلاتی برای حمایت از ایجاد شرکتهای حملونقلی پیشبینی شود تا سرمایهگذار کامیون بخرد و رانندگان در اختیار شرکتهای حملونقلی باشند، در این صورت راننده بیمه میشود و میتواند از مزایای مرخصی و خیلی مزایای دیگر استفاده کند اما ازآنجاکه رانندگان ما صاحب و متولی ندارند مجبورند به خاطر اقساط سنگین شبانهروزی کار کنند و صاحب تشکلی نیستند که حامی آنها باشد.
مشکل یکسرخالی هم از همین بدون متولی بودن نشئت میگیرد و تا بحث شرکتمحوری بهجای خودمالکی حل نشود نمیتوانیم بهرهوری را بالا ببریم. همین حالا علت تصادفات جادهای خطای انسانی مطرح میشود که ناشی از خوابآلودگی راننده است. راننده به خاطر فشار کاری مجبور است ساعتها برای گرفتن یک بار در صفهای طولانی بماند و بهجای ۸ ساعت ۱۸ ساعت رانندگی کند. حتی در برخی مسیرها شاهد زورگیری و توقیف بار راننده هستیم. اوضاع مجتمعهای بینراهی هم خوب نیست. راننده باید تحت پوشش شرکت حملونقلی باشد و این سیستم در گذشته بود. ساخت پایانهها راننده و شرکت حملونقل را از یکدیگر جدا کرد و شکاف به وجود آورد.
بااینحال امروز مسئولان از رقابتهای جهانی و ارتقای خدمات حملونقل در ایران بهعنوان شرط لازم برای انجام یک تجارت موفق صحبت میکنند.
تا وقتی قوانین سخت جلوی پای بخش خصوصی است، صحبت از این هدف در حد حرف باقی خواهد ماند. به نظر، بخش حملونقل در این شرایط امکان رشد و توسعه ندارد.
برای اینکه اکنون این بخش دچار رهاشدگی است و بدون متولی رها شده است. البته این موضوع در بخش مسافر کمتر است و به دلیل حساسیتی که در بخش سفر و مسافر وجود دارد کنترلها بیشتر است. اما در بخش بار کملطفی میکنیم و دولت به تشکلها بها نمیدهد.
وقتی سیل و زلزله میآید تشکلها را میخواهند. در زلزله کرمانشاه هم تمام مسئولان از بخش خصوصی انتظار داشتند که تأمین ناوگان کنند. این نگاه غلط است. ما را فقط در بحران و مواقع ضروری میخواهند. البته وظیفه انساندوستی ما ایجاب میکند از کشور در بحران و جنگ حمایت کنیم اما اینکه قوانین دستوپاگیر را جلوی پای ما بگذارند و بخواهند شرکتها سر پا بمانند و در بحران به یاری دولت بیایند همیشه شدنی نیست. سرمایهگذاری در این بخش به فراموشی سپرده شده است و ما از قافله پیشرفت دور ماندهایم.
نوسازی ناوگان و گران کردن سوخت برنامهای است که اکنون برای حل بخشی از مشکلاتی که شما مطرح کردید نام برده میشود.
راننده شخصاً توان سرمایهگذاری ندارد و نمیتواند با این شرایط کاری و ناهماهنگی در تقاضا و عرضه به فکر خرید کامیون نو باشد. سرمایهگذار هم به خاطر قوانین سخت نمیآید شرکت حملونقلی تأسیس کند و از مدلهای جهانی هم که استفاده نمیکنیم. برنامه گران شدن سوخت هم نمیتواند ما را به چنین افقی برساند. قدرت رقابت خارجی وجود ندارد چراکه خبری از سرمایهگذاری دولت در این بخش نیست و بخش خصوصی هم با حس ناامنی که در او ایجاد شده است، نمیتواند وارد این بخش شود. تسهیلات نوسازی کامیون باید از طریق تشکلهای حملونقلی یا اتحادیه تعاونیهای بار صورت گیرد و کامیون از طریق این تشکلها به راننده واگذار شود و بعد از تقویت این شرکتها سرمایه اصلی به دولت بازگردد. درست مثل ترکیه که نوسازی و تقویت و توسعه ناوگان را از این طریق انجام داد.