ناشناس: سلام خدمت همه همکاران عزیز. در مورد سوخت کامیونها و صفهای طولانی در استان هرمزگان، وقتی از تنگ زاغ به سمت بندرعباس میریم، اولین پمپ میشه پمپ قطبآباد که من حداقل هفتهای دو بار از اونجا رد میشم و تا الآن دو بار موفق شدم اونجا گازوییل بزنم که اونم مأمور شرکت نفت اونجا بوده. پمپ بعدی جایگاه تازه تأسیس سیب که دو بار نگه داشتم یه بار برق نبوده، یه بار هم گفتن گازوییل تمام شده. پمپ بعدی ایسین هست که همیشه سه تا صف بومی داره یه صف غیربومی که دو تا پمپ غیربومی سرعتش بسیار پایینه. پمپ بعدی جایگاه آفتاب درخشان که اصلا به تریلی گازوییل نمیده. پمپ خونسرخ هم که همه ما میدونیم اگه ساعت پنج صبح بریم تو صف شاید تا ساعت یازده بتونیم گازوییل بزنیم. همکاران عزیز وقتی نظارت روی پمپها نباشه این وضعیت پیش میآد. شرکت نفت باید اقدام جدی انجام بده.
ناشناس: سازمان راهداری چه راهی برای جلوگیری از فعالیت غیرقانونی مسافرکشهای شخصی خروجیهای شهر خرمآباد داره؟ رانندگان حملونقل عمومی تا کی باید دستخالی به خونه برگردن و شرمنده خانوادهشون باشن. سالانه باید هزینههای گزاف برای کارت سلامت و دفترچه ثبت ساعت و کارت هوشمند و پرداخت بیمه تأمین اجتماعی، بیمه ثالث و بدنه خودرو...پرداخت کنن. چرا کسی پاسخگو نیست. طرف بازنشسته است یه سواری گرفته مسافرکشی هم میکنه. چرا اینهمه بینظمی، حقکشی و پایمال کردن حق دیگران.
ناشناس: سلام عرض ادب خدمت اعضا و مسئولان حملونقل کشور. هرازگاهی مسئولان خرجهایی پای راننده میگذارند؛ مثلا نصب شبرنگها اطراف کامیون. خوب سؤال اینجاست چند سال پیش فشار آوردید برای چسباندن شبرنگ که همه رانندگان مجبور به نصب شدن. الآن دوباره امر کردید که دوباره شبرنگ تغییر کند. به جای این خرجتراشیها سری به پایانه تهران و خدمات کمیسیون دریافتی بزنید، نگاهی به عوارضیها و نظارت بر کار آنها داشته باشید که خودسرانه مبلغ عوارضی را بالا میبرند. آخه آسفالت و خرابی جاده تغییر کرده، اتوبان نطنز-کاشان مصداق آن است. لطفا اینقدر از جیب راننده خرج نکنید، فکر ترمیم جادهها و خدمات به رانندگان باشید. فکر وامهای کمبهره به قشر راننده باشید که اگر این عزیزان یک شب زحمت بیخوابی نکشند و تلاش نداشته باشند شما لنگ خواهید ماند. لطفا انقدر فکر هزینهسازی برای این قشر زحمتکش نباشید.
ناشناس: امروز از بازار آزاد لاستیک حواله و سهمیهای گرفتیم؛ ۵۰ هزار تومان هم گرانتر بهمون دادن! بهغیراز علافی و یک روز بیکار شدن! کجاست فردی که میگفت لاستیک به نرخ دولتی؟
عباس: با سلام! ایکاش مثل سابق میشد به ماشین مدلبالا که دو سال از عمرش گذشته بود، مجوز رنگ زدن میدادن.
ناشناس: سلام به همکاران. هر رانندهای توی پایتخت از ساعت ۱۲ شب تا ۸ صبح اگه گازوئیل زده اعلام کند ببینیم. تو تهران کدوم پمپ گازوئیل دارد! بیخ گوش مسئولان روز هم گازوئیل نیست. باید سرکشی کنند؛ سواری و بنزین برایشان مفت حساب میشود از جیب خودشان که نمیخواهند خرج کنند. خب اگه سرکشی کنند یا روی کارکرد پمپ نظارت کنند میتونند بفهمند.
ناشناس: روزی ۵۰۰ دستگاه بار انباری از اصفهان حمل میشود. بار انباری که به لطف بینظارتی و بیمسئولیتی حمل میشود. اسمش را گذاشتیم رسوب! همکاران به این دروغ چه میگویند؟ مصلحت باربری، مصلحت انجمن و کانون مصلحت سازمان یا مافیای پشت پرده؟ کانون فعال ما و انجمن کوشا اصفهان لطف کند توضیح بدهد دم خروس اینکار کجاست که انتقادپذیر هم نیستند و نبودند و از تاجر و باربری حمایت میکنند؛ چون سکوت میکنند. میگوییم چرا همه بارها شهری میشود؟ میگویند تاجر تصمیم میگیرد. میگوییم چرا انباری را کنترل نمیکنید؟ میگویند در توان ما نیست. میگوییم چرا بهدروغ انجمن و باربری و انجمن ما، در روز هزار دستگاه بار اعلام میکنند و هر رانندهای رجوع میکرد میگفتند کنسل شده و باز باربری و تاجر پناهگاه دروغهایی بود که به ما میگفتند. لطف کنید بگویید انجمن کانون ما کجای این مشکل را حل کردند؟ چه کردین برای حملونقل اصفهان بابت بارهای دروغی رسوب شده؟